چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 20:19 ::  نويسنده : محمداکرمی

  این قواعد قواعدی کلی برای مکالمه انگلیسی می باشد و زبان آموزان هر سطحی می توانند از این

گرامر استفاده کنند

 

برای دانلود اینجا کلیک کنید

 



جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, :: 20:3 ::  نويسنده : محمداکرمی
پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, :: 15:33 ::  نويسنده : محمداکرمی

 catch me some other time     برو بعدا بیا

 

don't stay away so long     زود برگرد

 

I can't place you'r face     نمی تونم شما رو به جا بیارم 

 

 

 

ادامه اصطلاحات در ادامه مطلب 



ادامه مطلب ...


شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: 20:5 ::  نويسنده : محمداکرمی

 

چه پر رو so cheeky!

ولم کنlet go of me

بزن تو رگ. Dig in!

چه آدمهایی پیدا میشن؟ what people

حسابی صفا کردم. I painted the twon red

 

 

 


زندگیت بر فناست. your whole life is a waste

 

 

 


این برداشت شماست.(من این طور فکر نمی کنم) This is the impression you got

 

 

 


اهل دله. He is a fun sucker

 

 


حالش رو بگیر. Give it to him

وای به حالت! alas for you

سوسکت می کنم. I will walk over you

نفله ات می کنم. I will waste you

با من کل کل نکن. Don't mess up with me

چقدر خوشگله! How charming

زد تو برجکم. He kicked my ass

اسمم رو عوض میکنم. I will eat my hat

خرابش نکن. you wrecked it

بهترین لباس رو پوشیدن. dressed to skill

نوک زبونمه!on the tip of my tongue

شیرینتر از اونی که فراموشت کنم. you'r 2 sweet to be forgotten

کاری کردم کف کرد. I totally nailed him

قسم می خورم؟ I swear it


ببین دلت چی میگه؟ follow your heart

 


دق و دلیت رو سر من خالی نکن. Don't take it out on me

 

 

  چرا این حرفها را میزنی؟    ? why do you keep saying this

 

  اطلاعاتتو چطور بدست آوردی؟    ? How did you get your intel



شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: 20:2 ::  نويسنده : محمداکرمی

"A bird in the hand is worth two in the bush."

ترجمه«یک پرنده‌ در دست، بهتر از دوتا روی درخت است
مترادف فارسی: «سیری نقد به از حلوای نسیه

"Absence makes the heart grow fonder."

ترجمه: «دوری باعث علاقمندی می شود
مترادف فارسی: «دوری و دوستی

"A cat may look at a king."

ترجمه: «شاید که گربه به شاهی نظر کند
مترادف فارسی: «به اسب شاه گفته یابو

"A chain is no stronger than its weakest link."

ترجمه: «استحکام زنجیر به اندازه ضعیف‌ترین حلقه آن است.» ویلیام شکسپیر در نمایش‌نامه ژولیوس سزار

"A coward dies a thousand times before his death. The valiant never taste of death but once."

ترجمه: «ترسو هزاربار پیش از مرگ می‌میرد. آدم نترس فقط یکبار مزه مرگ را می‌چشد
مترادف فارسی: «ترس برادر مرگ است
مترادف فارسی: «ترسو مرد

"A creaking door hangs longest." and "A creaking gate hangs long."

ترجمه: «دری که غژغژ می‌کند عمرش بیشتر است
مترادف فارسی: «اجل برگشته می میرد نه بیمار سخت

"Actions speak louder than words."

ترجمه: «صدای عمل رساتر از حرف است
مترادف فارسی: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست

"Advice when most needed is least heeded."

ترجمه: «هرجا که پند و اندرز لازم آید، کمتر گوش شنوا است»

"A fool and his money are easily parted."

ترجمه: «احمق و پولش به راحتی از هم جداشدنی هستند»

مشابه فارسی:"تا ابله در جهانه، مفلس در نمیماند"

"A fox smells its own lair first." and " A fox smells its own stink first."

ترجمه: «روباه بوی گندش را زودتر از دیگران استشمام می‌کند»
مترادف فارسی: «چوب را که بلند کنی، گربه دزده فرار می‌کند»

"A friend in need is a friend indeed."

ترجمه: «به هنگام نیاز، دوست واقعی شناخته می‌شود
مترادف فارسی: «دوست آن باشد که گیرد دست دوست// در پریشان‌حالی و درماندگی»

"After a storm comes a calm."

ترجمه: «پس از طوفان، آرامش گسترده می‌گردد
مشابه فارسی: «بعد از خشم پشیمانی است»

"After dinner sit a while, after supper walk a mile."

ترجمه: «بعد از نهار کمی استراحت کنید، بعد از شام یک کیلومتر راه بروید

"A good beginning makes a good ending."

ترجمه: «یک شروع خوب، پایان خوبی در پی دارد
خلاف فارسی: «خشت اول چون نهد معمار کج// تا ثریا می رود دیوار کج» مولوی

"A good man in an evil society seems the greatest villain of all."

ترجمه: «انسان نیک در جمع اشرار، شریرترین آن‌ها به نظر می‌رسد
مترادف فارسی : "با بدان منشین که گرچه خوبی بد شوی / خورشید بدین بزرگی را پاره ای ابر تیره کند"

"A good surgeon has an eagle's eye, a lion's heart, and a lady's hand."

ترجمه: «یک جراح خوب دارای چشمی همانند عقاب، دلی مثل شیر و دستی زنانه است

"A guilty conscience needs no accuser."

ترجمه: «یک وجدان گناه‌کار به سرزنش دیگران محتاج نیست»

"A jack of all trades is master of none."

ترجمه: «کسی که همه کار انجام می‌دهد استاد هیچ‌ کاری نیست
مترادف فارسی: « همه‌کاره و هیچ‌کاره

"A lie has no legs."

ترجمه: «دروغ پا ندارد
مترادف فارسی: «دروغگو تا در خانه‌اش

"A lie can be halfway around the world before the truth gets its boots on."

ترجمه: «حقیقت تا چکمه‌هایش را بپوشد، دروغ نیمی از جهان را دور زده است.» منسوب به وینستون چرچیل

"A little knowledge is a dangerous thing."

ترجمه: «دانش ناقص خطرناک است
مترادف فارسی: «نیم‌طبیب خطر جان، نیم‌فقیه خطر ایمان»
تمثیل: «دوکس دشمن ملک و دینند یکی پادشاه بی حلم و دیگری زاهد بی علم» سعدی
تمثیل: «آن‌که نداند رقمی بهر نام// به ز فقیهی که بود ناتمام» امیر خسرو

"A merry heart makes a long life."

ترجمه: «دل‌شاد بودن، عمر انسان را طولانی می‌کند

A miss by an inch is a miss by a mile.

ترجمه: «لغزش در عمل چه یک اینچ، چه یک مایل
مترادف فارسی: «آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب»

"A penny saved is a penny earned." منسوب به فرانکلین

ترجمه: «هر پول سیاهی که پس‌انداز شود، سودی است که کسب شده است
مترادف: «قطره قطره است وانگهی دریا»

"A person is known by the company he keeps."

ترجمه: «شخص به اطرافیانش شناخته می شود»
مترادف فارسی: «تو اول بگو با کیان دوستی// پس‌آنگه بگویم که تو کیستی» سعدی

"A picture is worth a thousand words."

ترجمه: «تصویر از هزاران جمله گویاتر است»
مترادف فارسی: «زلیخا گفتن و یوسف شنیدن// شنیدن کی بود مانند دیدن»

"A pot of milk is ruined by a drop of poison."

ترجمه: «یک بادیه پر از شیر به قطره‌ای زهر، فاسد می‌گردد»
مترادف فارسی: «یک بز گر همه گله را گر میکند»

"A rolling stone gathers no moss."

ترجمه: «بر سنگ غلطان سبزه نروید»
مترادف فارسی: «که بر سنگ گردان نروید نبات» سعدی

"A sound mind in a sound body."

ترجمه: «مغز سالم در بدن سالم»
اصل لاتینی: «mens sana in corpore sano»
مترادف فارسی: «عقل سالم در بدن سالم است»

منسوب به بنیامین فرانکلین "A stitch in time saves nine."

ترجمه: «یک بخیه بموقع، از نه بخیه (دیگر) جلوگیری می کند»
مترادف فارسی: «یک ضربه کاری از ضربات بعدی جلوگیری می‌کند»

"All cats love fish but hate to get their paws wet."

ترجمه: «هر گربه‌ای ماهی را دوست دارد اما از اینکه پنجولش خیس شود بیزار است»

"All flowers are not in one garland."

ترجمه: «هیچ گلستانی تمام انواع گل‌ها را ندارد»
مترادف فارسی: «گل بی‌علت و بی‌عیب خداست» پروین اعتصامی

"All frills and no knickers."

ترجمه: «زینت فراوان، بدون شلوار»
مترادف فارسی: «هرچه داره به بر داره، به خونه دست خر داره»

"All good things come to an end."

ترجمه: «هرچیز خوبی به پایان می‌رسد»

"All hat and no cattle"

ترجمه: همه کلاه است، پیش‌بند وجود ندارد»
مترادف فارسی: «همه من هستند، هیچ‌کس نیم‌من نیست»

"All roads lead to Rome."

ترجمه: «همه راه‌ها به رم راه‌برند»
مترادف فارسی: «هرجا بری آسمون همین رنگه»

"All's fair in love and war."

ترجمه: «عدالت در دوستی و جنگ»

"All's well that ends well."

ترجمه: «همه‌چیز خوب، پایانش نیز خوب»
متضاد فارسی: «خشت اول چون نهد معمار کج// تا ثریا می‌رود دیوار کج» مولوی

"All that glisters is not gold."

ترجمه: «هرچه می‌درخشد طلا نیست»
مترادف فارسی: «هرچه می‌درخشد طلا نیست»
مترادف فارسی: «هر گردی گردو نیست»

"All things come to he who waits."

ترجمه: «هرکه صبر کند به همه چیز می‌رسد»
مترادف فارسی: «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی»

"All work and no play makes Jack a dull boy."

ترجمه: «هم‌اش کار بدون سرگرمی، جک را به بچه‌ای خل تبدیل می‌کند»

"An apple a day keeps the doctor away."

ترجمه: «یک‌عدد سیب در روز، دکتر را دور نگه‌می‌دارد»

"An eye for an eye and a tooth for a tooth."

ترجمه: «چشم برای چشم و دندان برای دندان» انجیل عهد عتیق
مترادف: «چشم در عوض چشم و دندان در عوض دندان»

"Another man's poison is not necessarily yours."

ترجمه: «سم دیگران نباید الزامأ برای تو باشد»
مترادف لاتینی: "One man's medicine is another man's poison."
ترجمه: (داروی یکی، کشنده دیگری است)

"An ounce of prevention is worth a pound of cure."

ترجمه: «یک اونس پیش‌گیری بهتر از یک پاوند مداوا است»
مترادف فارسی: «چرم را تا سگ نبرده باید حفظ کرد»
مترادف فارسی: «گوشت را نباید دم چنگ گربه گذاشت»

"April showers bring May flowers."

ترجمه: «رگبار آوریل، باعث فراوانی گل در ماه مه است»

"Ask and you shall receive."

ترجمه: «سؤال کن تا بیابی»
مترادف فارسی: «پرسان پرسان می‌روند هنوستان»

"Ask me no questions, I'll tell you no lies."

ترجمه: «از من نپرس تا به تو دروغ نگویم»

"Ask no questions and hear no lies."

ترجمه: «نپرس تا دروغ نشنوی»

"As you make your bed, so you must lie in it."

ترجمه: «رختخوابت را که پهن کردی باید در آن هم بخوابی»
مترادف فارسی: «آش کشک خالته، بخوری پاته نخوری پاته»
مشابه فارسی: «خودکرده را تدبیر نیست»
مترادف فارسی: «خودم کردم که لعنت بر خودم باد

"As you sow, so shall you reap."

ترجمه: «چوکاشتی باید بدروی»
مترادف فارسی: «چو جو کاشتی، جو حاصل آید»
مترادف فارسی: «هرچه بکاری تو، همان بدروی»

"A watched kettle (pot) never boils."

ترجمه: «کتری که موظب‌اش باشی هرگز نمی‌جوشد»
مشابه فارسی: «اگر خودم بالای سرش بودم پسر می‌زایید»

"A woman's work is never done."

ترجمه: «کار زن پایان‌پذیر نیست»
مترادف فارسی: «کار دختر نکردنش بهتر

بیتی از شعر: "A man may work from sun to sun, but a woman's work is never done"
ترجمه: (مرد اگر از طلوع تا به غروب در تلاش معاش دل‌بنداست// زن همیشه به کار ِخانه خویش چست و چالاک در جهداست»
مترادف فارسی: «کار کدبانو (کار منزل) تمام‌شدنی نیست»

"A woman needs a man like a fish needs a bicycle."

ترجمه: «یک زن به مرد همان‌قدر محتاج است که یک ماهی به دوچرخه» (طنز)
"A word to the wise is enough" (or "sufficient.")

ترجمه: «کلمه‌ای به دانا کفایت کند»
اصل لاتینی: «Verbum sapienti saepet.»
مترادف فارسی: «در خانه اگر کس است یک حرف بس است»

"A word spoken is past recalling."

ترجمه: «جمله‌ای که گفته شد قابل بازگشت نیست»
متراف فارسی: «تیری که رها شد به چله باز نگردد»



شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: 19:57 ::  نويسنده : محمداکرمی

اصطلاحات و جملات کاربردی انگلیسی

Love is Wide Ocean that joins two shores
عشق اقیانوس وسیعی است که دو ساحل رابه یکدیگر پیوند می دهد
 ------------------------------
Life without love is none sense and goodness without
 Love is impossible
زندگی بدون عشق بی معنی است و خوبی بدون عشق غیر ممکن
 ------------------------------
Love is something silent, but it can be louder than anything
 When it talks
عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلند تر خواهد بود
 ------------------------------
Love is when you find yourself spending every wish on him
عشق آن است که همه خواسته ها را برای او آرزو کنی
------------------------------
Love is flower that is made to bloom by two gardeners
عشق گلی است که دو باغبان آن را می پرورانند
------------------------------
Love is like a flower which blossoms with trust
عشق گلی است که در زمین اعتماد می روید
------------------------------
Love is afraid of losing you
عشق یعنی ترس از دست دادن تو
------------------------------
No matter what the question is love is the answer
پاسخ عشق است سوال هر چه که باشد
------------------------------
When you have nothing left but love than for
 the first time you become aware that love is enough
وقتی هیچ چیز جز عشق نداشته باشید آن وقت خواهید فهمید که عشق برای همه چیز کافیست
------------------------------
Love is the one thing that still stands when all else has fallen
زمانی که همه چیز افتاده است عشق آن چیزی است که بر پا می ماند
------------------------------
Love is like the air we breathe it may not always be seen,
 but it is always felt and used and we will die without it
عشق مثل هوایی است که استشمام می کنیم آن را نمی بینیم اما همیشه
احساس و مصرفش می کنیم و بدون ان خواهیم مرد
------------------------------
Love is totally forgetting you to someone that is always
 Remembering you at all times
عشق فراموش کردن خود در وجود کسی است که همیشه و
در همه حال شما را به یاد دارد
------------------------------
Horse of a different color
معنی: یک موضوع دیگر، یک مطلب کاملاً متفاوت، وصله ناهمرنگ

Eric likes to play jokes on his friends, but he makes sure that nobody is hurt by any of his pranks. A prank that hurts someone is a horse of a different color! Being playful is one thing, but hurting someone by one's prank is quite a different matter.
اریک دوست دارد با دوستانش شوخی کند، اما مواظب است که کسی از شوخی‌های او ناراحت نشود. شوخی‌ای که کسی را ناراحت کند یک موضوع کاملاً متفاوت است. شوخ بودن یک چیز است و آزردن دیگری با شوخی چیز دیگری است.
 ------------------------------
Take it on the lamb
معادل فارسی: در رفتن

Poor Rich has always had his problems with the police. When he found out that they were after him again, he had to take it on the lamb. In order to avoid being caught and thrown in jail, he was forced to flee in a great hurry.
بیچاره ریچارد همیشه بـا پلیس مشکل داشته. وقتی فهمیـد که اونا دنبالش هستند، مجبـور شد در بره. برای اینکه گیر نفته و تو زندون نیفته مجبور شد به سرعت فرار کنه.
------------------------------
Cat got your tongue
معادل فارسی: موش زبانت را خورده (خجالتی)

What's the matter? Cat got your tongue?
موضوع چیه؟ موش زبونت رو خورده؟ (یعنی چرا حرف نمی‌زنی)
 ------------------------------
Get in someone's hair
معنی: کسی را اذیت کردن

- I know that the children get in your hair, but you should try not to let it upset you so much.
- Listen, Jim. I can't help it. The children bother me and make me very angry.
-
من می‌دونم که بچه‌ها اذیتت می‌کنند، اما باید سعی کنی نذاری این موضوع تو رو خیلی ناراحت کنه.
-
ببین جیم. من نمی‌تونم کاریـش کنم. بچه‌هـا منو اذیـت می‌کنند و منو خیلی عصبانی می‌کنند.
 ------------------------------
Jump down someone's throat
معنی: یقه کسی را گرفتن، با عصبانیت با کسی برخورد کردن

You don't have to jump down my throat! I told you that I'd make it home around 11:50. I don't intend to be late!
مجبور نیـستی اینقـدر با عصبانیت با من برخـورد کنی! بهت گفتـم که حـول و حـوش سـاعت 11:50 برمی‌گردم خونه. من قصد ندارم دیر بیام!
 ------------------------------
Shoot off one's mouth
معنی: لاف زدن، غلو کردن

Jim doesn't play tennis very much, but he's always shooting off his mouth about how good he is. Yet he's fooling nobody. Jim is somewhat of a braggart and everyone knows that he gives opinions without knowing all the facts and talks as if he knew everything about the game.
جیم زیاد تنیس بازی نمی‌کنه، اما همیشه در مورد اینکه چقدر خوب بازی می‌کنه غلو می‌کنه. البته اون کسی رو دست نمی‌ندازه. جیم تا اندازه‌ای یک «لاف زن» هستش و همه می‌دونند که بدون اینکه همه چیز رو بدونه ابراز عقیده می‌کنه و طوری حرف می‌زنه که انگار همه چیز رو درباره بازی می‌دونه.
 -----------------------------
Pull someone's leg
معنی: کسی را دست انداختن

- Hey, Al, I was invited to be a judge for the contest.
- Oh, really? You're pulling my leg!
-
هی، اَل، من برای داوری تو اون مسابقه انتخاب شدم.
-
واقعاً؟ تو داری من رو دست می‌ندازی!
------------------------------
Get off someone's back
معنی: دست از سر کسی برداشتن

- Hey, John. I'm bored. Come on, let's go out and do something.
- Sorry, I'm right in the middle of studying for a physics exam. I won't be able to make it tonight.
- You've been studying for a long time. Why don't you take a break?
- Get off my back! I can't go anywhere!
- OK, I'll stop bothering you only if you promise to let me know the minute you're finished.
-
هی، جان. من خسته شدم. بیا بریم بیرون یه کاری بکنیم.
-
متأسفم، الآن دارم خودم رو برای یک امتحان فیزیک آماده می‌کنم. امشب نمی‌تونم بیام.
-
تو خیلی وقته که داری درس می‌خونی. چرا یک کم استراحت نمی‌کنی؟
-
دست از سرم بردار! من هچ جا نمی‌تونم بیام!
-
باشه، دیگه اذیتت نمی‌کنم فقط به این شرط که قول بدی هر موقع کارت تموم شد بهم بگی.
 ------------------------------
People who live in glass houses shouldn't throw stones
توضیح: وقتی کسی خودش هم مقصر است نباید دیگران را سرزنش کند.

Janet has often criticized her friend, Lois for driving too fast, yet she herself has had her license suspended for exceeding the speed limit. Lois once tried to tell her that people who live in glass houses shouldn't throw stones, but it didn't do much good. Janet simply didn't accept the fact that she should not pass judgment on other people when she is just as bad as they are.
جانت همیشه دوستش لوئیس را بخاطر اینکه با سرعت زیاد رانندگی می‌کند، سرزنش می‌کند، درحالیکه خودش بخاطر سرعت غیرمجاز گواهی‌نامه‌اش توقیف شده است. لوئیس یک دفعه سعی کرد به او بگوید که وقتی خودت هم مقصر هستی نباید دیگران را سرزنش کنی، اما این زیاد فایده نداشت. جانت این حقیقت را قبول نکرد که نباید در مورد دیگران حکم صادر کند وقتی که به اندازه آنها مقصر است.
 ------------------------------
Fishy
معنی: عجیب، مشکوک

When the security guard saw a light in the store, it seemed to him that there was something fishy going on. He called the central office and
explained to his superior that he thought something  strange and suspicious was occurring.
وقتی نگهبان نوری را در مغازه مشاهده کرد، به نظرش رسید که چیز مشکوکی در حال اتفاق بود. او با دفتر مرکزی تماس گرفت و به مافوقش گفت که به گمان او چیز عجیب و مشکوکی در حال وقوع بود.
 ------------------------------
Go to the dogs
معنی: مخروبه شدن

Have you seen their house lately? It's really gone to the dogs.
It's true that it has become run-down and in serious need of repair, but I'm sure that it can be fixed up to look like new.
اخیراً خانه آنها را دیده‌ای؟ آن واقعاً به مخروبه تبدیل شده است. این درست است که مخروبه شده است و به تعمیرات اساسی نیاز دارد، اما من مطمئنم که می‌تواند (طوری) تعمیر شود که نو به نظر برسد.
------------------------------
All thumbs
معادل فارسی: دست و پا چلفتی، بی دست و پا

- Hey, Bea. Can you help me out? I don't seem to be able to button up the back of my dress.
- Sure. Let's see if I can do it for you.
- I guess I'm all thumbs because I'm so nervous. I'm already late for my date.
- Well, I suppose that being so nervous would make you clumsy and awkward. But don't worry, I'm sure your date will wait.
-
هی،بی. می‌تونی کمکم کنی؟ فکر نمی‌کنم بتونم دکمه‌های عقب لباسم رو ببندم.
-
البته. بزار ببینم می‌تونم این کار رو برات بکنم.
-
فکر کنم دست و پا چلفتی شدم آخه خیلی عصبی هستم. الآن برای قرار ملاقات دیرم شده.
-
خب، گمان کنم عصبی بودن تو رو اینقدر بی‌دست و پا می‌کنه. اما نگران نباش، مطمئنم که دوستت منتظر می مونه.
 ------------------------------
Not to have a leg to stand on
توضیح: دلیلی برای اثبات سخن خود نداشتن

He won't have a leg to stand on unless he can prove that ...
او دلیلی برای اثبات گفته خود نخواهد داشت مگر اینکه بتواند ثابت کند که ...
Without evidence, we don't have a leg to stand on.
بدون مدرک ما هیچ دلیلی برای اثبات گفته خود نداریم.
 ------------------------------
Shake a Leg
معنی: شتاب کردن، عجله کردن

- Mary, you always take such a long time to put on your makeup. Come on, shake a leg!
- I'll be finished in a minute. Be patient.
- You've got to hurry or else we won't arrive on time to see the last show.
-
مری، تو همیشه کلی طول می‌کشه که خودت رو آرایش کنی. بجنب دیگه!
-
تا یک دقیقه دیگه کارم تموم می‌شه. صبر داشته باش.
-
باید عجله کنی، وگر نه برای دیدن آخرین نمایش به موقع نمی‌رسیم.
 ------------------------------
Stick Out One's Neck
معنی: ریسک کردن، خطر کردن

Why should I stick my neck out for them?
چرا باید خودم را به خاطر آنها به خطر بیاندازم؟
------------------------------
Holy cow!
توضیح: از این اصطلاح بیشتر برای بیان احساساتی مانند غافلگیری یا عصبانیت استفاده می‌شود. این اصطلاح میان نوجوانان بسیار شایع است.

"Holy Cow!" she said as she saw his car after the horrible accident.
او وقتی ماشینش را پس از آن تصادف وحشتناک دید گفت: «خدای من
Holy cow! How did she do that?
خدای من! او چطور این کار را کرد؟



صفحه قبل 1 صفحه بعد

انگلستان
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان انگلستان و آدرس eshgezaban.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1